صباغ زاده در آخرین تجربه فیلمسازیاش به سراغ موضوعی جنجالی رفته است
«خانه کاغذی» فیلمی به کارگردانی مهدی صباغزاده و تهیهکنندگی تینا پاکروان محصول سال ۱۳۹۵ است، که حدودا دو هفته از اکران آن میگذرد. «خانه کاغذی» در بطن داستانش تلاش میکند تا فضای زندگی ژورنالیستها را به تصویر بکشد. صباغ زاده در آخرین تجربه فیلمسازیاش به سراغ موضوعی جنجالی و جسورانه رفته است. قهرمان فیلمش شغلی دارد که همردههایش وادار به سکوت شدهاند و خط قرمزی نه تنها در سینمای ایران که در فضای اجتماعی و مطبوعاتی ایران است. نویسنده فیلم که خود سالهاست روزنامهنگار است و به خوبی با شرایط و فضای این حوزه آشنا میباشد، با تکیه بر تجربه سالهای اخیر قصد داشته تا ادای دینی به روزنامهنگاران و فعالیت آنان انجام دهد و از سویی دیگر، مشکلات این قشر را در فضایی ملودرام به تصویر بکشد.
از بازیگران این فیلم میتوان به پرویز پرستویی، تینا پاکروان، ثریا قاسمی، ستاره اسکندری، مهدی پاکدل، علیرضا کمالی، حسین پاکدل، محسن قاضی مرادی، شقایق فراهانی اشاره کرد. در خلاصه داستان فیلم آمده است: امیرعلی ابراهیمی روزنامه نگار با تجربه ای است که مدتهاست از این حرفه کنار کشیده و در خانه به همراه دختر روزنامه نگارش زندگی می کند. اما زمانی که مینو به زندگی امیرعلی وارد می شود، او تغییراتی در زندگی خود ایجاد می کند…
«خانه کاغذی» با سوژهای جذاب اما پرداختی سطحی
شمای کلی «خانه کاغذی» مثل قالی است که بافندهاش در ابتدا باحوصله و دقت فراوان رجزنی کرده و طرحی که در ذهن داشته را بافته است اما خیلی زود نقش را گمکرده و اثری نهچندان زیبا پدید آورده است. در همان نیمههای اول فیلم، خرده پیرنگهایی که در بطن اثر نمینشینند و کاراکترهایی که سردرگم و آواره هستند، از همه طرف به روایت ساده اما زیبای «خانه کاغذی» میچسبند و در پایان فیلم صباغ زاده هم مثل همان قالی به نقشی آشفته و بیرنگ و لعاب بسنده میکند.
«خانه کاغذی» سوژهای جذاب برای روایت داشته اما تمام جزئیات فیلم متاسفانه در سطح باقی مانده است. فیلمساز نه جسارت پرداخت موضوعات مهم مانند رانت و فساد را داشته و نه توانایی رقم زدن عاشقانهای در میان فضای ژورنالیستی اثر. «خانه کاغذی» با پرداخت به موضوعی متفاوت و به نمایش گذاشتن قهرمانهایی از جنس جسارت، درصدد انتقال پیامی است که فقط میتوان آن را شرافت نامید. اما متأسفانه جسارت کاراکترها در حد چند شعار فراموششدنی باقیمانده است. داستان یک عشق ناتمام و پرداختنشده در میانه راه گم میشود و پیام فیلمساز هم در پشت همه این آشفتگیها رنگ میبازد.